6.23.2010

نق نق های خودم به خودم

گاهی در روز به سه، چهار وبلاگ مورد علاقه ام سر میزنم
و جالب این است که همه آنها با لی اوت بسیار مرتب، تمیز، بیشتر اوقات همراه با تصویرنوشته شده اند
به وبلاگ خودم برمیگردم
خدا را شکر که تنها خواننده وبلاگم تقریبا خودم هستم
از این همه آشفتگی ، فونتهای درهم برهم، بیدقتی و ... ریخت و پاش حالم به هم میخورد
خوب است هیچ جا ننوشته ام که گرافیست قابلی هستم
بر و روی وبلاگم بیشتر شبیه دکانهای عطاری است که همه چیز در آن پیدا میشود، بوهای آشنای عجیب میدهد
و یک عکس از ریشه گیاه جین سینگ هم به دیوار زده است
فکر کنم دخترک غمگین بالای وبلاگم دقیقا کاربردی مشابه همین دارو یا هر داروی دیگری از عطاری داشته باشد
سه سال است میخواهم سفرنامه های این یک سال اخیر را بنویسم
اما فقط اراجیف نوشته ام، برای همین است که اینجا را دوست دارم
اینجا انگار بلند بلند برای خودم حرف میزنم و کسی نیست که نگران باشم مبادا حرف ناشایستی زده باشم
عیبی ندارد این وبلاگ را با همه شلختگیهای آن قسمت از روح نقاشانه ام دوست دارم و زیر لبی به قسمت گرافیست وجودم دهن کجی میکنم
تازه این نرم افزار تازه نصب شده نیم فاصله ها هم هرروز نگاه شماتت باری به من میکند
به این مضمون که

ههههههه تو وبلاگ نویسی؟؟؟؟؟ گرافیست هم هستی ؟؟؟؟ پاچه های شلوارت چرا بالاست ؟؟؟؟
آها همه اینکارها را فقط وقتی در حوضی بلدی

No comments: