4.08.2008

دوباره نوروز

نوروز 87 در کنار رود دز

نوروز است
وقتی دوباره برای زاده شدن
و من زاده می شوم باز هم و باز هم و باز هم
و این بار در کنار معبد افسانه ای ، در کنار زیگورات ، در کنار چغازنبیل ، در کنار رود دز که از کنارش روان است، بر روی صخره ای سبز در کنار گندمزارها همانجا که باد جنوب روح را عاشقانه نوازش میدهد
نوروز است
و بوی خوش همه جا پیچیده است
بوی سبزه آراسته به روبان قرمز ، بوی سمنوی شیرین خاله لیلای میدان تجریش ، بوی سیب سرخ شناور در کاسه گلین آب، بوی سنجد، بوی سماق رنگین ، حتی بوی کهنگی سکه های قدیمی ته قلک ...
بوی تند ماهی های قرمز فرز حوض در تنگ کوچک بلورین ، رنگ خوش سفره زری دوزی شده به ارث رسیده از مادر بزرگ خدا بیامرز، قرآن و شمعدان خاک گرفته نقره سر سفره عقد، عکس های پاره شده و رنگ و رو رفته از دنیا رفتگانیکه دوستشان داشتی و داری یاد آنانکه دوست داشتی در کنارت باشند و اکنون نیستند ، یاد و خاطره مادربزرگ و اسکناس های لای قرآنی نویی که چشمت از قبل سال تحویل دنبالشان بود ، یاد بچگی و ذوق پوشیدن کفش های ورنی و نو ... مرحم های لحظه ای پاشیده شده به دل های داغدار ،، بوی آشتی ، بوسه های ردو بدل شده عید آغشته به نم اشک ، بوسه هایی که جایش تا مدتها بر صورتت می ماند
و صدا ، صدای همیشه جاودانی که می خواند یا مقلب القلوب و الابصار و تو با صوتش می روی به میان تمام آرزوهای کوچک و بزرگ ته قلبت ... که از هم پیشی میگیرند تا زودتر به گوش دارنده قلبها برسند ...
نوروز است و چه بوی خوشی همه جا پیچیده است
بازار گرم ماچ و بوسه ها، آغوش های باز ، لب های خندانی که ماه ها بود به خنده گشوده نشده بودند ، وصداهایی که از راه های دور نوروزت را شاد باش می گویند ، پیامک های شیرینی که هر کدام شاعرانه تر از دیگری ذهنت را به تبسمی ناچیز قلقلک میدهند
نوروز است
و چه بوی خوشی دارد امیدواری آغاز سال نو به اینکه سال نو سال توست ، سال خوشی است ، سال دست یابی به تمام آرزوهای دست نیافتنی ، سال دوباره یافتن ، سال دوباره آغازیدن ، سالی که میخواهی باشد و خوب باشد با تمام اتفاقات خوب و بد پیش بینی نشده است ...
و باد جنوب چه خوش می وزد در این آغاز سال نو بر صورتت و جای نم قطره های اشک فروریخته از ناکامی های سال گذشته و امیدهای سال آینده را بر روی صورتت خنک و دلپذیر باقی می ماند
و نوروز است
دوباره نوروز است
و اگر بخواهی و بدانی چگونه، هر روز می تواند روز نویی باشد از پس روزی دیگر
hallen

1 comment:

leila said...

سلام
سال نو شما مبارک
به نظر من نوروز وقتی خیلی زیباتره که تو تهران نباشی و مجبور به دید و بازدیدها نباشی و بتونی به خودت و به زندگیت فکر کنی تا نوروزت واقعا روز نو برات باشه